- روان تحلیل /
- دوره /
- دورهها
مهارتهای هیجانی در حل تعارض زوجین
چکیده
- هیجانات چگونه تولید می شوند؟
- تاثیر هیجانات برای عملکرد انسان چیست؟
- هیجانات چگونه با افکار و رفتار ما در زندگی ارتباط دارند؟
در واقع هسته اصلی طرح واره EFT هیجانات درونی ما هستند. طرح واره هیجانی مدل هایی هستند که احساسات ما را این گونه تشریح می کند:
- ما هیجانات را به صورت فیزیکی احساس می کنیم
- هیجانات باعث تغییرات فیزیولوژیکی در ما می شود
- هیجانات بر تفکرات ما تاثیر می گذارد
- هیجانات بر عملکرد ما در آینده و تصمیم گیری های ما تاثیر می گذارد
در واقع روش درمان متمرکز بر هیجان، به افراد کمک می کند تا طرح واره هیجانات و احساسات شخصی خود را بپذیرند و یا آن را به شیوه ای مطلوب تغییر دهند.
تکنیک های هیجان مدار و درمان متمرکز بر هیجان چیست؟
درمان متمرکز بر هیجان یا EFT دو مهارت اصلی را در فرد تقویت می کند. این دو مهارت عبارتند از:
- دستیابی و آشنایی با هیجانات از طریق افزایش آگاهی و پذیرش آن
- کنترل بر تغییر هیجانات و استفاده بهتر از اطلاعاتی که هیجانات در اختیار فرد قرار می دهد
درمانگران EFT باید بدون قضاوت و تأمل و تنها از سر دلسوزی به افراد تحت درمان، گوش دهند و یا از او سوال کنند. این کار موجب می شود که فرد از هیجانات خود به خوبی آگاهی پیدا کند و با آن ها کنار بیاید در این روش، از تکنیک های متفاوت درمانی، تحت عنوان مربیگری هیجانات، استفاده می شود. در واقع روش های سالم و درستی برای کنترل هیجانات به تشخیص روان درمانگر برای درمان فرد به کار گرفته می شود.
در مورد تاریخچه و پیدایش EFT بیشتر بدانید
درمان متمرکز بر هیجان اولین بار توسط لسلی گرینبرگ شناسایی شد. EFT یک رویکرد انسان گرایانه برای درمان، به گونه ای طراحی شده است که به افراد کمک می کند احساسات خود را بهتر قبول کنند؛ خود را با آن وفق دهند؛ آن را درک کنند و هیجانات خود را به خوبی ابراز کنند. گرینبرگ تصمیم نداشت که این روش درمانی را کشف کند. در واقع مطالعات او در زمینه چگونگی تغییر انسان ها بوده است که منجر به یدایش این روش شده است. روند توسعه درمان متمرکز بر هیجان تقریباً سه دهه طول کشید. اولین مطالب مرتبط با آن نیز در سال 1979 منتشر شد.
سخن پایانی
روش درمان متمرکز بر هیجان یا EFT تلاش می کند تا به افراد کمک کند تا درون خود را ببینند و احساسات خود را بهتر درک کنند. اما با روش درمان متمرکز بر عاطفه تفاوت دارد. این روش به منظور کمک به زوجین و اعضای خانواده به درک بهتر احساسات سایر افراد مهم در زندگیشان انجام می شود و این دو رویکرد متفواتی دارند. با این وجود، فرایند درک بهتر احساسات شخص ممکن است روابطش را با دیگران تسهیل کند و آن را بهبود دهد.