روان تحلیل / دوره / دوره‌ها

1,000,000

مهارت‌های هیجانی در حل تعارض زوجین

1399/11/22 (23:59)
چکیده
EFT با در نظر گرفتن این فرض که هیجانات به تنهایی توانایی ایجاد سازگاری با محیط اطراف خود را دارند، بنا شده است. به بیان ساده‌تر با ایجاد یک دسترسی سازنده به هیجانات، به مراجع کمک می‌کنیم تا بتواند هیجان اصلی خود را تجربه کند و در نتیجه به نیاز خود پاسخ دهد. هیجانات ارتباط بسیار عمیقی با اساسی‌ترین نیازهای ما دارند.








ایده اصلی EFT بر این اساس است که ما برای داشتن زندگی سالم و بامعنا باید بتوانیم هیجانات را به شیوه ای مناسبی در زندگی به کار ببریم. این تئوری بر مبنای تحقیقات علمی به وجود آمده است. دانشمندان در مطالعات و تحقیقات علمی پیرامون آگاهی از هیجانات انسانی، به پرسش های زیر توجه می کنند:
  • هیجانات چگونه تولید می شوند؟
  • تاثیر هیجانات برای عملکرد انسان چیست؟
  • هیجانات چگونه با افکار و رفتار ما در زندگی ارتباط دارند؟

در واقع هسته اصلی طرح واره EFT هیجانات درونی ما هستند. طرح واره هیجانی مدل هایی هستند که احساسات ما را این گونه تشریح می کند:

  • ما هیجانات را به صورت فیزیکی احساس می کنیم
  • هیجانات باعث تغییرات فیزیولوژیکی در ما می شود
  • هیجانات بر تفکرات ما تاثیر می گذارد
  • هیجانات بر عملکرد ما در آینده و تصمیم گیری های ما تاثیر می گذارد

در واقع روش درمان متمرکز بر هیجان، به افراد کمک می کند تا طرح واره هیجانات و احساسات شخصی خود را بپذیرند و یا آن را به شیوه ای مطلوب تغییر دهند.

تکنیک های هیجان مدار و درمان متمرکز بر هیجان چیست؟

درمان متمرکز بر هیجان یا EFT دو مهارت اصلی را در فرد تقویت می کند. این دو مهارت عبارتند از:

  1. دستیابی و آشنایی با هیجانات از طریق افزایش آگاهی و پذیرش آن
  2. کنترل بر تغییر هیجانات و استفاده بهتر از اطلاعاتی که هیجانات در اختیار فرد قرار می دهد

درمانگران EFT باید بدون قضاوت و تأمل و تنها از سر دلسوزی به افراد تحت درمان، گوش دهند و یا از او سوال کنند. این کار موجب می شود که فرد از هیجانات خود به خوبی آگاهی پیدا کند و با آن ها کنار بیاید در این روش، از تکنیک های متفاوت درمانی، تحت عنوان مربیگری هیجانات، استفاده می شود. در واقع روش های سالم و درستی برای کنترل هیجانات به تشخیص روان درمانگر برای درمان فرد به کار گرفته می شود.


در مورد تاریخچه و پیدایش EFT بیشتر بدانید

درمان متمرکز بر هیجان اولین بار توسط لسلی گرینبرگ شناسایی شد. EFT یک رویکرد انسان گرایانه برای درمان، به گونه ای طراحی شده است که به افراد کمک می کند احساسات خود را بهتر قبول کنند؛ خود را با آن وفق دهند؛ آن را درک کنند و هیجانات خود را به خوبی ابراز کنند. گرینبرگ تصمیم نداشت که این روش درمانی را کشف کند. در واقع مطالعات او در زمینه چگونگی تغییر انسان ها بوده است که منجر به یدایش این روش شده است. روند توسعه درمان متمرکز بر هیجان تقریباً سه دهه طول کشید. اولین مطالب مرتبط با آن نیز در سال 1979 منتشر شد.

سخن پایانی

روش درمان متمرکز بر هیجان یا EFT تلاش می کند تا به افراد کمک کند تا درون خود را ببینند و احساسات خود را بهتر درک کنند. اما با روش درمان متمرکز بر عاطفه تفاوت دارد. این روش به منظور کمک به زوجین و اعضای خانواده به درک بهتر احساسات سایر افراد مهم در زندگیشان انجام می شود و این دو رویکرد متفواتی دارند. با این وجود، فرایند درک بهتر احساسات شخص ممکن است روابطش را با دیگران تسهیل کند و آن را بهبود دهد.












 

نقطه قوت EFT، تمرکز آن بر علم نوین روابط عاشقانه است.

 



تمرکزی آشکار به عناصر پریشانی ارتباطی که به تازگی از دل مطالعات مربوط به عواطف، روابط پریشان، و رضایت ارتباطی بیرون آمده است. در EFT یک نقشه آشکار از مشکلات ارتباطی و نقاط قوت آن ارائه شده است که بسیار دقیق و هدفمند می باشد. رویکرد EFT قابلیت تعمیم پذیری بالایی دارد. این مدل به کرات برای انواع مشکلات زوجی با موفقیت بکار رفته است. مجموعه ای سیستماتیک از راهبرد ها و مداخلات، فرایند تغییر در سه مرحله و نه گام تعریف شده است. رویداد های تحولی به دقت تدوین شده و در ارتباط با نتایج قرار گرفته اند. رویکرد EFT مبنای اولین نظریه منسجم در خصوص عشق بزرگسالی- نظریه دلبستگی که از اعتبار قابل توجهی برخوردار است، تدوین شده. این چارچوب روشنگر، امکان درک روشنی از اندوه ناشی از پریشانی زوجی، هدفدرمانی و حرکات و لحظات کلیدی که ارتباط عاشقانه را تعریف می کنند، به دست می دهد. EFT قادر است نقاط قوت پیوند میان زوج را شناسایی کند. از این دیدگاه پریشانی زوجی در اثر جذب عواطف منفی، نهادینه می شود.

 مدل EFT طبق معیار APA روش درمانی است که به تایید تحقیقات تجربی رسیده است. این مدل در موقعیت های مختلف، توسط محققان مختلف، و با استفاده از روش های تحقیقی متفاوت به آزمون گذاشته شده است. به عنوان مثال EFT نه تنها در خیانت درمانی مفید واقع شده، بلکه مطالعات تعاقبی هم خبر از پایدار بودن نتایج درمانی داشته است. این عواطف در عین حال که الگو های سخت و انعطاف ناپذیر تعاملی از قبیل خواهان/گریزان را بازتاب می دهند، آنها را تقویت هم می کنند. الگوهای مزبور سد راه مشارکت عاطفی ایمن که پیش نیاز یک پیوند عاطفی ایمن است می شوند.









نظرات 
    برای ثبت نظر باید عضو باشید. اینجا ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد سامانه شوید.