یی چینگ (64) : شش خطی - شماره 55
چکیده
نوشته : ش.پ
فهانگ – فراوانی (پُری) یکى از رمزىترین ششخطىهاى کتاب تحولات (ییجینگ) است. در اینجا ما با لحظهاى از زندگى رو در رو هستیم که همه چیز نشانهاى از داشتن در حد افراط است.
اما البته این تنها آنى مىپاید، درست همانند خورشید در هنگام ظهر که در اوج و در عین درخشندگىست، اما در لحظه بعدى شروع به حرکت به سوى غروب مىکند. در زندگى نیز وضع بر همین منوال است. این لحظههاى پرى و سرشارى بسیار قابل مطالعه هستند.
سهخطى بالایى چهان : برانگیختن، تندر
سهخطى پائینى لى : چسبنده، آتش
چهان جنبش است؛ لى شعله، که ویژگى آن روشنىست. روشنإیى در درون، جنبش در بیرون – این بهوجود آورنده عظمت و فراوانىست. ششخطى تصویرکننده دورانى از تمدن پیشرفته است. اما حقیقت این است که هنگامى که رشد به اوج مىرسد، این معنا به ذهن القاء مىشود که چنین موقعیت غیر عادى نمىتواند به طور دائم ادامه یابد.
داورى
فراوانى داراى موفقیت است.
شاه به فراوانى نائل مىشود.
غمگین نباش
همانند خورشید در میانه روز باش.
به هر موجود فانى این امکان داده نمىشود که در زمانه عظمت و فراوانى زیست کند. تنها کسى که براى فرمانروایى بهدنیا آمده قادر به انجام چنین کارىست، چرا که اراده او متوجه عظمت است. چنین زمانه فراوانى به طور معمول کوتاه است. پس ممکن است خردمندى که کاهش پس از فراوانى را در پیش رو دارد احساس اندوه کند. اما چنین اندوهى شایسته او نیست. تنها انسانى که از درون از افسوس و نگرانى آزاد است مىتواند سرمشق چنین زمانه فراوانى باشد. او باید همانند خورشید میانه روز بدرخشد و هر چیزى را در زیر آسمان شاد کند.
انگاره
تندر و نور با هم آمدهاند:
انگاره فراوانى. از این قرار انسان برتر بر دادخواهى پافشارى مىکند
و تنبیهات را به مورد اجرا درمىآورد.
ششخطى ارتباطى با شیههو، با فشار گاز زدن (شماره ٢١) دارد؛ در آنجا تندر و روشنى باز با هم، اما در جهت معکوس، ظاهر مىشوند. در با فشار گاز زدن قوانین به شدت اجرا مىشوند؛ در اینجا قوانین به مورد اجرا گذاشته شده و بر آنها تأکید میگردد. روشنى (لى) در درون امر بررسى حقایق را بهدرستى ممکن مىکند، و تکانه (تندر) [شوک] در بیرون ضامن عملکرد صریح و به مورد اجرا گذاشتن تنبیهات است.
خطها
نه در خط آغازین یعنى:
هنگامى که انسان رهبر مقدرش را ملاقات مىکند،
مىتوانند ۱۰ روز با یکدیگر باشند،
و ملاقات با شناخت
اشتباه نیست.
براى آوردن یک زمانه فراوانى، اتحادى از روشنى با جنبش نیرومند ضرورىست. دو انسانى که مالک چنین ویژگىهایى هستند از یکدیگر خوششان مىآید، و حتى اگر آنان یک دوران کامل زمانى را با یکدیگر بگذرانند چندان طولانى نخواهد بود و اشتباه نیز نیست. پس شخص ممکن است به جهت اینکه مىخواهد نفوذش حس شود پیش برود؛ این با قدردانى قرین است.
شش در خط دوم یعنى:
پرده آن چنان در پُرىست
که حتى ستاره قطبى در میان روز قابل دیدن است.
در جریان رفتن شخص با عدم اطمینان و نفرت برخورد مىکند.
اگر شخص برانگیخته از واقعیت باشد
خوشاقبالى مىآید.
اغلب پیش مىآید که توطئهها و دسیسهها تبانى بکنند که این جنبه تاریک کسوف خورشیدىست که میان رهبرى که قصد دستیابى به کارهاى بزرگ دارد و انسانى که مىتواند به شدت تأثیرگذار باشد اتفاق مىافتد. پس به جاى دیدن خورشید در آسمان ما ستارههاى شمالى را در آسمان مى بینیم. رهبر در سایه گروهى قرار دارد که قصد غصب قدرت را دارد. اگر شخصى در چنین زمانهاى تصمیمات بزرگ بگیرد، صرفاً با عدم اعتماد و رشک روبرو مىشود، که جلوى هر جنبشى را مىگیرد. پس کار اساسى این است که از درون به قدرت حقیقت تکیه کند، که در آخر کار آن چنان قوىست که نفوذى نامرئى را بر رهبر اعمال خواهد کرد، تا همه چیز به خیر و خوشى ختم شود.
نه در خط سوم یعنى:
بوتهها آن چنان فراوان هستند
که ستارههاى کوچک در میان روز قابل دیدن هستند.
او بازوى راستش را مىشکند. ایرادى نیست.
تصویر از آن پوششى رشد یابنده روى خورشید است. در اینجا کسوف به اوج خود مىرسد و در نتیجه ستارههاى کوچک در میانه روز قابل دیدن هستند. در میدان روابط اجتماعى این یعنى شاهزاده چنان در محاق قرار گرفته است که حتى آدم هاى بسیار معمولى قصد ترکتازى دارند. این کار را بر انسان قابلى که دست راست فرمانرواست مشکل مى کند. چنان است که گوئى دست او شکسته باشد، اما او مقصر نیست که در چنین وضعى قابلیت عمل کردن ندارد.
نه در خط چهارم یعنى:
پرده در آن چنان پُرىست
که ستاره قطبى در میانه روز دیده مىشود.
او رهبرش را که همانند خود اوست ملاقات مىکند.
اقبال خوش.
در اینجا تاریکى کاهش مىیابد، در نتیجه عناصر میانگین در کنار هم قرار مىگیرند. در اینجا نیز تکمیلکننده باید پیدا شود –خرد لازم براى تکمیل کردن شادى در عمل. پس همه چیز به خیر و خوشى مىگراید. شرط لازم عامل تکمیلکننده در اینجا واژگونه خط نخست است. در آنجا خرد به توسط انرژى تکمیل مىشود، اینجا انرژى با خرد تکامل مىیابد.
شش در خط پنجم یعنى:
خطها مىآیند
برکت و شهرت نزدیک است.
اقبال خوش.
رهبر فروتن است و در نتیجه گشادهرو نسبت به مشورت کردن با انسانهاى توانمند. پس او در احاطه کسانىست که خطوط عملکرد را به او القاء مىکنند. این آورنده برکت، شهرت و اقبال خوش براى او و همه مردم است.
شش در خط بالا یعنى:
این خانه در مرحله فراوانىست.
او مراقب خانواده است.
او از دروازه به دقت نگاه مىکند
و هیچکس را دیگر نمىبیند.
براى سه سال هیچ چیز نمىبیند.
بداقبالى.
این شرح حالت انسانىست که به دلیل تکبر و لجاجت به ضد آن چیزهایى مىرسد که در جهتشان فعالیت کرده است. او در جستوجوى فراوانى و شکوه براى خانه خود است. او با تمام قوا آرزومند آن است که رهبر خانهاش باشد، که در نتیجه آن چنان با خانوادهاش رفتار مىکند که در آخر کار خود را بهکلى تنها مانده مىیابد.
با کلیک روی هر کدام از اعداد زیر می توانید توضیحات مربوط به آن شش خطی را مطالعه کنید :
08 | 07 | 06 | 05 | 04 | 03 | 02 | 01 |
16 |
15 | 14 | 13 | 12 | 11 | 10 | 09 |
24 | 23 | 22 | 21 | 20 | 19 | 18 | 17 |
32 | 31 | 30 | 29 | 28 | 27 | 26 | 25 |
40 | 39 | 38 | 37 | 36 | 35 | 34 | 33 |
48 | 47 | 46 | 45 | 44 | 43 | 42 | 41 |
56 | 55 | 54 | 53 | 52 | 51 | 50 | 49 |
64 | 63 | 62 | 61 | 60 | 59 | 58 | 57 |