روانشناسی و کیمیاگری

 

کتاب روانشناسی و کیمیاگری نوشته کارل گوستاو یونگ، میراثی از خود بر جای گذاشت که همان قدر که جذابیت دارد، بحث برانگیز نیز هست. از نظر این روانپزشک سوئیسی یکی از اهداف هر بشری رسیدن به آزادی و پرورش فردیت خود است و ضمناً برای رسیدن به این هدف باید هر یک از نشانه‌های ناخودآگاه را رمزگشایی کند. این موضوع در وهله اول قابل هضم نیست. هر چند، بسیاری از نظریات و دیدگاه های به جامانده از کارل گوستاو یونگ برای انسانیت، چالش‌های کوچکی هستند که باید مطالعه کنیم. آن‌ها به ما این اجازه را می‌دهند که اذهانمان را باز کنیم، دیدگاه‌های منعطف بیشتری را بیازماییم، و خود را از درون کمی غنی‌تر کنیم.با این حال اگر از ابتدا تا به امروز چیزی باشد که کارل گوستاو یونگ را توصیف کرده باشد، همان دیدگاه وی نسبت به زندگی رمزآلود و به هر سو پراکنده‌ای است، که از خود روان هم فراتر می‌رود.

 

روانشناسی و کیمیاگری، بالاتر از هر چیزی، طرحی است برای دگرگونی،  که قصد و خلاقیت شما عوامل تعیین کننده در آن هستند، چرا که به شما اجازه می‌دهند که مسیری مخصوص خودتان برای رسیدن به کیمیای درون خود بسازید.

 

 

 کارل گوستاو یونگ -

 

 

ممکن است فکر کنید کیمیاگری یکی از علوم اولیه است، چیزی بین حوزه‌های فلسفی، روحانی، اسرارآمیزی که از تات، خدای مصری-یونانی (خدای عقل و دانش و جادو)، ریشه می‌گیرد. شاید شما هم به هدف کیمیاگری در گذشته فکر می‌کنید: یافتن جوانی ابدی یا قدرت تبدیل هر ماده‌ای به طلا.

 

در مقابل، هنگام سخن گفتن از تعریف یونگ از فلسفه و کیمیاگری، می‌توان فهمید که فرضیه او هیچ اشتراکی با آن شاخه علمی کهن ندارد. این پندارهٔ مدرن دربارهٔ کیمیاگری، در خود، مفهومی از پیشرفت دارد، مفهومی از تحول فردی. بنابراین اگر شما کمی عمیق در کتاب روانشناسی و کیمیاگری یونگ به کند و کاو بپردازید، متوجه علاقهٔ وی به احیای مفهوم کیمیاگری خواهید شد.از نظر یونگ، خودشناسی نه تنها با توانایی درک روان، بلکه به هر طریق دیگری که در آن ناخودآگاه فرد ظهور پیدا کند، آغاز می‌شود. به عنوان مثال، تحلیل رویاهایتان می‌تواند به شما کمک کند خود را بهتر درک کنید. اسحاق نیوتون مثال خوبی برای این سفر اکتشافی برای شناخت خود است.

 

این ریاضیدان، کارهایی بیش از گسترش معادلات دیفرانسیل، کشف ویژگی‌های نامرئی نور، اعلام نظریهٔ جاذبهٔ جهانی، و فرمول سازی اولین محاسبات میزان گرایش زمین نسبت به ماه، انجام داده است. به واسطه او جهان وارد "عصر منطق" شد که در آن هر چیزی باید پشتوانهٔ علمی داشته باشد. از یادداشت‌ها و خاطرات روزانه‌اش می‌توانید بفهمید که وی علم کیمیاگری خوانده بود. علاوه بر این، همانگونه که چندین مقاله افشا کرده‌اند، کیمیاگری دغدغه حقیقی او بود. یونگ می‌گوید کیمیاگری گونه‌ای از هنر هم هست، و همچنین، علمی است که آگاهی را بالا می‌برد. در این یادداشت، نیوتن توانست از گونه‌ای متفاوت از آگاهی پرده برداری کند. گونه‌ای که در آن معنویت، نجوم، نمادگرایی و تصوف توانست او را در شکل دادن روانی تکامل یافته تر یاری دهد.

 

 

در واقع برای رسیدن به اینها، نخست باید ایده‌های یونگ را درک کرد:

 

• کیمیاگری سفری فردی برای تحول، و میلی غریزی برای رشد است.

• افرادی که ذهن‌هایی انعطاف ناپذیر دارند و  آگاهی‌شان تنها معطوف به مسائل عینی، چیزهای مادی و قابل مشاهده است، زندگی محدودی خواهند داشت.

• برای این که بتوان مثل اسحاق نیوتن به آگاهی وسیع‌تر و بالاتری دست یافت، باید طبق گفته‌های کارل یونگ، این چهار عنصر کیمیایی را [در خود] پرورش دهیم: آتش (شم، صفرایی)، آب (تفکر، بلغمی)، هوا (شهود، دموی) و زمین (حس، سودایی).

• به علاوه، روانشناسی و کیمیاگری برخاسته از بسیاری از عناصر حل نشده روان شماست. باید در اعماق این تاریکی کیمیایی به کند و کاو بپردازید، آنجا که سایه‌ها در آن گرد هم می‌آیند تا آنها را به روشنایی بازگردانید. هر تحولی نیازمند تلاش، ذهن خالی از تعصب (ذهن باز)، و خلاقیت است.

دو نوع کیمیاگری وجود دارد. یکی می‌کوشد به شناخت کلی از جهان هستی برسد تا آن را بازسازی کند. این نوع از کیمیاگری پیشگام علوم طبیعی امروزی است. نوع دیگر کیمیاگری بر روی امکان تحول متمرکز است، به گونه‌ای که منتهی به خود واقعی باشد.

 

روانشناسی و کیمیاگری، جلد دوازدهم مجموعه آثار یونگ است. یونگ آن را در بحبوحهٔ پایان جنگ جهانی دوم و در میان بحرانی از ارزش‌ها نوشته است. در طول این دوران یونگ واقعاً به انسانها اعتماد نداشت. این کتاب به دنبال دستیابی به عمیق‌ترین ماهیت انسان است، حتی آن بخشی از روحمان که می‌تواند با فرایندهای کیمیایی رهایی پیدا کند. این سفر، همانند دوزخ دانته، عمیق‌ترین و تاریک‌ترین نقطه روح ما آغاز می‌شود. در ادامه، اندک اندک پا به روشنایی می‌گذاریم:

 

• نخست نقاب اجتماعی خود را بینداز.

• سپس روی تاریکی وجودت کار کن جایی متعفن یا از هم پاشیده که سایه در آن زندگی می‌کند. آن‌ها بخش‌های تاریک وجودت هستند که تو به آنها اجازهٔ بروز نمی‌دهی.

• بخش‌های متضاد شخصیت خود را درک کن (مثلاً خوبی و بدی‌ات را)

• نیمهٔ زنانه و نیمهٔ مردانهٔ وجودت را از هم تشخیص بده. کهن الگوهایی که در وجودت نهفته‌اند را نیز همین طور (قهرمان، پدر، خردمند،...)

• معنای رویاهایت را رمز گشایی کن.

 

 

به عنوان نتیجه، روانشناسی و کیمیاگری دعوتی است مستقیم، برای رفتن به فراسوی علوم تجربی و آیینی. این یکی دیگر از تلاش‌های یونگ است برای ترغیب ما به سوی عبور از آستانهٔ پیش پا افتاده‌ترین شناختها، برای دستیابی به شگفتی. امروزه، در باغ خانه‌ای که زمانی خانه او بود، برج بولینگن، سنگی بزرگ قرار دارد با مجموعه‌ای از نشانه‌های کیمیایی بر روی آن، که خود یونگ آن‌ها را کشیده است. این نشانه‌ها در رؤیایی بر او ظاهر شده بود و تفسیر او از آنها این چنین است: "این نشانه‌ای است برای تو تا به یاد داشته باشی که تو یک جزء و به طور همزمان همه چیز در این جهان هستی."

برای خواندن متن انگلیسی مقاله از منبع اصلی. اینجا را کلیک کنید.