روان تحلیل / مطالب / روانشناسی تحلیلی یونگ / تحلیل گر یونگی

جیمز هالیس

1399/01/14

چکیده
دکتر جیمز هالیس رییس انستیتو یونگ واشنگتن و یکی از برجسته‌ترین روانکاوان یونگی (پیرو مکتب پروفسور کارل گوستاو یونگ) است. او در ایالت ایلینوی آمریکا متولد شد و در سال ۱۹۶۲ از دانشگاه منچستر فارغ‌التحصیل شد. جیمز هالیس پیش از آن که مجدداً بین سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۲به عنوان یک روانکاو پیرو مکتب یونگ در انستیتو یونگ زوریخ آموزش ببیند، مدت ۲۶ سال در کالج‌ها و دانشگاه‌های متعددی به تدریس علوم انسانی پرداخت..


جیمز هالیس

 رئیس انستیتو یونگ واشنگتن 

 

نوشته، ترجمه و گرد آوری : محمد سجادی
(دانش آموخته دوره تربیت مدرس و تحلیلگر یونگی در روان تحلیل) 

 

زندگینامه جیمز هالیس 

 
جیمز هالیس در شهر اسپرینگفیلد در ایالت النویی آمریکا متولد شد، و در سال 1962 از دانشگاه منچستر و در سال 1967 از دانشگاه درو (Drew University) فارغ التحصیل شد. وی برای مدت 26 سال در کالج‌ها و دانشگاه‌های مختلف، علوم انسانی تدریس کرد و بین سالهای 1977-1982 به عنوان تحلیلگر یونگی در انستیتو یونگ زوریخ تعلیم دید. هم اکنون به عنوان یک تحلیلگر یونگی در شهر واشنگتن مشغول به طبابت می‌باشد. وی سالها به عنوان مدیر اجرایی مرکز آموزشی یونگ در هیوستون تگزاس خدمت کرده بود و اکنون تا سال 2019 مدیر اجرایی انجمن یونگ واشنگتن بود و اکنون در هیئت مدیره این انجمن مشغول به کار است. او تحلیلگر ارشد جامعه بین منطقه‌ای تحلیلگران یونگی ( Inter-Regional Society of Jungian Analysts)، نخستین مدیر آموزش موسسه یونگ فیلادلفیا و نایب رییس بنیاد فیلیمون بوده است. وی عنوان اخیر را کماکان به صورت افتخاری به عهده دارد. علاوه بر این او استاد مطالعات یونگی دانشگاه سیبروک (Saybrook University) سانفرانسیسکو درهیوستون است. او به همراه همسرش جیل، هنرمند و درمانگر بازنشسته، در واشنگتن دی سی زندگی می‌کند. در کنار هم آنها سه فرزند وهشت نوه دارند. وی در مجموع شانزده کتاب نوشته است. این کتاب‌ها به زبان‌های سوئدی، روسی، آلمانی، اسپانیایی، فرانسوی، مجارستانی، پرتغالی، ترکی، ایتالیایی، کره‌ای، فنلاندی، رومانیایی، بلغاری، فارسی، ژاپنی، یونانی، چینی، صربی و چک ترجمه شده است.

افتخارات:
فارغ التحصیل انستیتو یونگ زوریخ
رئیس کنونی انستیتو یونگ واشنگتن
رئیس اسبق مرکز آموزش یونگ هوستون
اولین مدیر آموزشی یونگ فیلادلفیا
استاد مطالعات یونگ دانشگاه سی بورک سانفرانسیسکو هوستون
مولف 14 اثر برجسته در حوزه روان شناسی تحلیلی یونگ
 

دغدغه هالیس چیست ؟

دکتر هالیس از معدود اندیشمندانی است که توانسته از میان تئوری های کارل یونگ مدل هایی را استخراج کند که به مسائل عمیق بشری پرداخته است .تحلیلهای وی در مورد درد ها و رنج های بشر و ارتباط آنها با عقده و رنج های روح خواندنی است . ظاهرا دغدغه هالیس معنا در زندگی و مسائل پیرامون نیمه دوم زندگی و سردرگمی های بشر است. از نویسندگانی مانند کامو و داستایوفسکی » جست و جوی خدایان « هالیس در کتاب و کنراد مینویسد که چگونه سردرگمی های بشر امروزی را شرح داده اند و در برابر آنها مات مبهوت مانده اند.البته داریل شارپ میگوید : زمانی که بحث راجع شیوه صحیح زندگی کردن میشود ، هالیس هم مثل ما مبهوت است و این را خودش هم میپذیرد !

برای بررسی تاثیر گذاری کامو برا هالیس کافی است رمان بیگانه را خوانده باشید متوجه تاکید کامو بر معنا و توجه به سوالات اساسی خواهید شد . کامو در مقدمه کتاب بیگانه مینویسد : ». در جامعه ما هر کس که در تدفین مادر نگرید، خطر اعدام تهدیدش میکند « منظور این است که فقط بگویم قهرمان داستان از آن رو محکوم به اعدام شد که در بازی معهود مشارکت نداشت. در این معنی از جامعه خود بیگانه است و از متن برکنار؛ در پیرامون زندگی شخصی، تنها و در جستجوی لذتهای تن سرگردان. از این رو خوانندگان او را خودباختهای یافتهاند دستخوش امواج شاید بتوان گفت هالیس بیشتر از همه تحت تاثیر این جمله کارل یونگ است که میگوید : معنای زندگی من این است که زندگی سوالی از من پرسیده است ؛ یا برعکس ، خود من یک سوال هستم.


کندکاوی بر کتاب سفر زندگی جمیز هالیس

هالیس در کتاب سفر زندگی میگوید : ما باید همانگونه که روان میخواهد زندگی کنیم و اگر خلاف آن عمل کنیم درد و رنج های زیادی را متحمل میشویم.چنین کاری هزینه های زیادی را برای ما به همراه دارد : هزینه های جسمانی ، هزینه در روابطمان ، در خواب های آزار دهنده و در بار سنگینی که فرزندانمان مجبور هستند حمل کنند . شاید بپرسید اگر من به سوالات مهم زندگی بی توجه باشم و در عین حال زندگی شادی هم داشته باشم چه اشکالی دارد ؟ واقعیت این است که ممکن است هدف عمیق روح شما شادی نباشد و شاید روح در نظر داشته باشد تو سفرت را در شکست ، تبعید و درد و رنج پیدا کنی . یکی از راههایی که میتوانیم متوجه سفرمان شویم ، توجه به دو سوالی است که روان از ما میپرسد ، یکی در نیمه اول زندگی و دیگری در نیمه دوم زندگی سوال اساسی در نیمه اول است : جهان اساسا از من چه میخواهد ؟ در این مرحله است که شما باید به امنیت مالی دست پیدا کنید ، کسی را داشته باشید که مراقب شما باشد و طوری رفتار کنید که دیگران شما را دوست داشت باشند .

در واقع شما باید ابتدا کارهایی را انجام دهید تا به انتظارات پدر و مادرتان پاسخ دهید و از مرحله ego-parent عبور کنید و بعدها به تقاضای مدرسه و جامعه و کار پاسخ دهید تا از مرحله ego-world عبور کنید . حال باید از یک دستور کار بیولوژیک عبور کنیم و به یک دستور کار روانی و معنوی در نیمه دوم عمر تغییر جهت دهیم و وارد ego-self و مشارکت » من « میشویم . در واقع ابتدا رشد اجتماعی صورت میگیرد و سپس جابه جایی نفس در یک بافت بزرگتر صورت میگیرد. را خلق نکرده باشد کار ناتمام زیادی » من « اگر شخصی به میانسالی برسد و هویت دارد . البته این دغدغه ها قابل درک و طبیعی هستند مثل احساس نیاز به امنیت مالی اما کمی برای نیمه دوم عمر کوچک هستند. همانطور که یونگ در این باره میگوید ؛ با کفش هایی راه میرویم که بیش از حد کوچک هستند.

بخشی هایی از کتاب سفر زندگی :
اکنون میدانیم که والدین ما نمی توانستند به ما کمک می کند چرا که در کمک کردن به خودشان درمانده بودند قرار نیست معلمی نامهربان کشیش هایی که لبخند مرموزی بر لب داشتند ، سیاستمداران فاسد برای ما کاری کنند. هیچ کس کاری نکرد نمیتوانست کاری کند و کاری هم نمی کند ، نه آن موقع و نه در طول این مدت و نه اکنون . بنابراین مجبورید قدری درنگ کرده و خودتان پاسخ سوالاتتان را بیابید. چیزی که نسبت به آن خود آگاه نباشید شما را در تسخیر خود در می آورد چیزهایی کمی وجود دارد که ما نسبت به آنها آگاهیم . حتی اگر تلاش زیادی کرده بزرگترین گناه انسان خود آگاه نبودن است « : باشیم . یونگ مارا به چالش می کشاند چیزی که بیشتر افراد با تعصب این مذهبی از آن استقبال کردند حتی کسانی که و این گناهی است که بیشتر ». باید به عنوان استاد و الگو در خدمت بشریت باشند ما آن را مرتکب می شویم .احتمالا اولین گام برای دوری از این گناه این است که اعتراف کنیم ما نه تنها زندگی که انتظار داشتیم و مدنظر داشتیم را دریافت نکردهایم بلکه نیروهای دیگری درون ما فعال بودند که برای ما تصمیم میگرفتند باعث خلق الگوهای میشدند و باعث تباهی یا در خدمت سرنوشت باستانی ما بودند ما اکنون می دانیم که داستان زندگی مان را نمیسازیم ، این داستان زندگی ماست این من نیستم « : که ما را میسازد . همانگونه که یونگ خردمندانه بیان کرده است » که خودم را خلق می کنم بلکه من برای خودم اتفاق میافتدم

در کتاب سفر زندگی قرار است به ده سوال اساسی از دیدگاه هالیس پاسخ داده شود . سوالات به شرح زیر میباشند :
1 ) من بر اساس چه حقایقی زندگی میکنم ؟
2 ) سایه من چیست ؟
3 ) اسطوره من کیست ؟
4 ) کار مورد علاقه من چیست ؟
5 ) نقاط ارجاع معنویت من چه هستند ؟
6 ) چه داستانی میتواند حقیقت داشته باشد ؟
7 ) وظیفه من نسبت به دنیا چیست ؟
8 ) پس قضیه مرگ چیست ؟
9 ) چه کسی یا چه چیزی پشتیبان من است ؟
10 ) چه چیزی در نهایت مهم است ؟
 


هالیس در کتاب مرداب روح مینویسد :

آنچه طعنه آمیز است که در روان شناسی ، امروزه غالبا به بررسی و شناخت رفتار هایی میپردازند که قابل مشاهده و قابل تبدیل به بحث های آماری هستند که میتوانیم با دارو درمانشان کنیم . در حالی که این شیوه درمانی مهم و مفید هستند اما به ندرت به عمیق ترین نیاز انسان یعنی رشد روحی و معنای سفر زندگی او میپردازند . کارل یونگ میگوید : روان شناسی که روان را پدیده ثانویه میداند ، بهتر است که خود را روان شناس مغز بنامد و به نتایج ناچیز علم فیزیولوژی بسنده کند . روان استحقاق آن را دارد که مستقلا یک پدیده به حساب بیاید . ممکن است برایتان این سوال پیش بیاید که امروزه تمام فعالیت ها و روان رنجوریهای بشر را توانسته اند با بررسی مغز انسان توجیح کنند ، پس چرا ما باید یک کتاب راجع به رنج های روح بخوانیم ؟!

در پاسخ به این سوال یک مثال برایتان میزنم ؛ امروزه ما شاهد ساخت ربات هایی هستیم که میتوانند با بهترین شطرنج باز های جهان ، شطرنج بازی کنند و حتی آن ها را ببرند ! زمانی که این ربات ، یک فعالیتی انجام میدهد ما میتوانیم با بررسی بخش سخت افزار ربات ، رفتار آن را بررسی و علل منطقی این رفتار راارائه دهیم . اما همه میدانیم که تمام فعالیت هایش مربوط به بخش سخت افزار نیست . بلکه نرم افزار است که در تعیین حرکت های آن نقش اساسی را ایفا میکند . حال فرض کنید مشکل نرم افزاری را بخواهیم به کمک یک تکنسین بخش سخت افزار رفع رجوع کنیم ! اگر نظر من را میخواهید آن مشکل هیچگاه برطرف نخواهد شد ! بنابراین بد نیست اگر ایده های هالیس را راجع به رنج های روح مانند احساس گناه ، اندوه ، مرگ ، خیانت ، افسردگی و ... در کتاب مرداب روح بخوانید .

برای مثال هالیس در کتاب مرداب روح در مورد احساس گناه مینویسد : احساس گناه همانند پرنده ای سیاه روی شانه ما مینشیند.تعریف یونگ از سایه ، مشارکت همه ما در امور ممنوع ، خودخواهی ، خودشیفتگی و ترس های مارا یادآور من انسان « : میشود.در اینجا سخنان شاعر لاتین زبان ، ترنسه به ذهن می آید اما آن پرنده سیاه آنجا نشسته است » هستم و هیچ چیز انسانی با من بیگانه نیست و باصدای بلندی میخواند .آن هم درست زمانی که میخواهیم جشن بگیریم ، آزاد باشیم و تحت تاثیر گذشته نباشیم. این پرنده میخواند؛لحظه ها را میفرساید؛ همه چیز به گذشته میلغزد و گذشته با تمامی شرم همراهش بازمیگردد.
 
 

در زیر، نام و خلاصه‌ای از کتابهای جیمز هالیس را ملاحظه می‌کنید:

1. راه میانی: از فلاکت تا معنا در میانسالی (1993)
2. زیر سایه سترن (کرونوس): زخم و شفای مردان (1994)
3. ردیابی خدایان: جایگاه اسطوره در زندگی مدرن (1995)
4. مرداب‌های روح: زندگی تازه در جاهای ملال انگیز (1996)
5. پروژه باغ عدن: در جستجوی غیر جادوگر (1998)
6. تخیل کهن الگویی (2000)
7. خلق یک زندگی: یافتن مسیر شخصی خود (2000)
8. درباره سفری که آن را زندگی می‌نامیم: زیستن پرسش‌ها (2003)
9. درون مایه‌های اسطوره‌ای: تجسمات جهان نامرئی (2004)
10. یافتن معنا در نیمه دوم زندگی (2006)
11. چرا آدمهای خوب کارهای بد می‌کنند: شناختن وجوه تاریک خود (2007)
12. چه چیز از بیشترین اهمیت برخوردار است: زیستن یک زندگی حساب شده تر (2009)
13. درون جنگل تاریک: یافتن معنا در نیمه دوم زندگی (کتاب صوتی) (2009)
14. شبح‌ها: شکستن طلسم ارواحی که زندگی ما را می‌گردانند (2013)
15. زیستن یک زندگی بررسی شده: خردی برای نیمه دوم سفر (2018)
16. زندگی بین جهان ها: یافتن قدرت شخصی در دوران در حال تغییر (2020)
 



----------------------------------------------------------

1. راه میانی: از فلاکت تا معنا در میانسالی (1993)



چرا بسیاری از افراد در سالهای میانی خود اینقدر دچار اختلال می شوند؟ چرا ما آن را بحران می دانیم؟راه  میانی فرصتی برای تجدید نظر در زندگی ما به ما ارائه می دهد که بپرسیم: "من  جدای از تاریخم و و نقش هایی که بازی میکنم که هستم؟" این یک فرصت مناسب برای بازتعریف و مسیریابی مجدد شخصیت است. مناسک گذاری ضروری بین دوره جوانی و ملاقات اجتناب ناپذیر ما با پیری و مرگ.

 راه میانی به موارد زیر پرداخته است:
ما چگونه احساس سلف اصیل خود را به دست آوردیم؟
چه تغییراتی رسیدن راه میانی (نیمه دوم زندگی) را اعلام میکنند؟ 
چگونه شخص میتواند در احساس سلف خود بازنگری کند؟
 ارتباط بین مفهوم تفرد یونگ (Jung's concept of individuation) و تعهد ما به دیگران چیست؟ 
کدام نگرش ها و رفتارها از تفرد حمایت می کند و به ما کمک می کند تا از فلاکت به معنا برسیم؟

این کتاب با عنوان "راه درست" توسط بنیاد فرهنگ زندگی به فارسی برگردانده شده است. 

 
 

----------------------------------------------------------



2. زیر سایه سترن (کرونوس) : زخم و شفای مردان (1994)



سترن خدای بدنام رومی بود که فرزندان خود را در تلاش برای جلوگیری از غصب قدرتش خورد. مردان در طول تاریخ از نظر روانی و روحانی تحت تأثیر میراث سترن قرار گرفته اند و از فساد توانمندسازی رنج می برند ، نیروی محرکه آنها ترس از زنان و مردان دیگر بوده است، و به مجروح کردن خود و دیگران پرداخته اند. اینها و بسیاری موارد دیگردر این کتاب مورد توجه قرار گرفته اند ، و راهكارهای مشخصی را نشان می دهد كه با بهره گیری از آنها مردان می توانند حس كمال شخصی خود را بازپس گیرند.

جیمز هالیس اذعان میکند که با تمرکز بر روی مسائل مردان ، هدفش کوچک شمردن زخم های زنان نیست. او میگوید "ما مردان، مدیون زنانی هستیم که صدا شدند نه تنها برای ابراز رنج خودشان درون فرهنگ پر از تبعیض جنسیتی ما بلکه برای کمک به مردان تا رها شوند برای داشتن یک زندگی تمامیت یافته تر. فریاد تظلم خواهی زنان به مردان کمک کرده است تا با آگاهی بیشتری  به زخمی های خودشان نگاه کنند و در نتیجه همه ما سود ببریم. نمونه زنهایی که تقلا میکنند تا خود را از سایه های جمعی رهایی بخشند به مردان شجاعت میدهد که این امر ضروری را آنها نیز انجام دهند.  تا زمانی که مردان از تاریکی بیرون نیایند، ما همچنان زنان و یکدیگر را زخمی خواهیم کرد و جهان هرگز نمی تواند مکانی امن و سالم باشد. بنابراین ، این کارهایی که انجام می دهیم ، نه تنها به نفع خودمان بلکه به نفع افراد اطرافمان نیز هست.


 

----------------------------------------------------------



3. ردیابی خدایان: جایگاه اسطوره در زندگی مدرن (1995)




آنها ژرفای اسرارآمیزی که ما مظهر آن هستیم را نشان میدهند و حتی فعال میسازند. بنابراین، اسطوره مهم است چون چیزی را که ما در طبیعت خود حمل میکنیم و به سختی با شناخت شخصی قادر به درک آن هستیم آشکار میسازد. بسیاری از ما به خاطر تماس زودهنگام با اساطیر یونانی و یهودی-مسیحی نسبت به صدای اسطوره بی تفاوت شده ایم. معلمان و روحانیانی که اساطیر را به عنوان قصه هایی جالب ولی روایاتی رنگ و رو رفته از گذشته های بسیار دور تفسیر کرده اند و اصرار داشته اند که ما هرچه که با عقل سلیم جور در نمیاید را به صورت تحت الفظی بپذیریم به ما ظلم کرده اند.

شاید چنین تأمین کننده های اسطوره هرگز خودشان به اعماق طنین انداز قصه های اسطوره ای نفوذ نکرده بودند. در هر صورت آنها به اسطوره آسیب زدند. هم کم اهمیت قلمداد کردن و هم پیروی تحت الفظی از اسطوره ها توهینی فاحش به ساحت روح است.  روح، خود را از طریق تصاویر ابراز میکند ولی آن تصویر نیست. همانطور که سورن کیرکیگارد گفته است: خدایی که اسم داشته باشد خدا نیست. تجسم پویای روح از طریق تصویر این انرژی مرموز را نشان می دهد. وقتی ما با این انرژی تجسم یافته احساس قرابت میکنیم، می دانیم که در حضور روح هستیم. وقتی به هر دلیلی آن انرژی دیگر آن تصویر را برای ما زنده نمی کند ، آن ساختار برای ما به عنوان منبع الهی می میرد.

چیزی که باقی میماند یک اسطوره یا آیین مرده است که ما را متأثر نمیکند. اینگونه است که یک خدا یا یک نهاد کامل مذهبی می تواند بمیرد. آن انرژی از بین رفته و پوسته خشک باقی مانده است. در مورد خود ما هم قضیه از همین قرار است: انرژی زندگی به شکل رازگونه ای هنگام انعقاد نطفه وارد ما میشود و به شکل رازگونه ای ما را ترک میکند و تنها یک پوسته باقی می گذارد. آنچه در یک سمبل ، یک اسطوره یا یک شخص زندگی می کند ، انرژی الهی است نه ظرف. بنابراین می بینیم که چگونه معلمان و رهبران دینی ما دچار سوء تفاهم شدند. دیدن اسطوره به عنوان داستانهای قدیمی جالب توجه مثل این است که بگوییم انرژی ای که روزی وارد آن تصاویر شده و آنها را درخشان کرده است،  اکنون آن تصاویر را ترک کرده است و به دنبال تجسم در جایی دیگر است.

از طرف دیگر ، تحت الفظی کردن اسطوره یا نماد و الزامی کردن پرستش آن ، قدیمی ترین گناهان مذهبی است: بت پرستی. رمز و رازی که آن تصویر قبلاً از آن برخوردار بود اکنون از بین رفته است و شخص یک پوسته خالی را پرستش می کند که دیگر شایسته ستایش نیست. وقتی تصویر (یعنی نماد) از مرزهای رمز و راز خود فراتر نمی رود ، دیگر مرده است. اما رمز و راز ، در جای دیگر به حیات خود ادامه میدهد.  این وظایف دوگانه – زیستن زندگی شخصی خود و خدمت به رمز و راز - به طور متناقضی جنبه های یک چیز هستند ، زیرا اولی نه تنها تمایل به پذیرش مسئولیت کل زندگی و معنای متضمن آن، که همچنین حق تجربه مسیری کاملاً متفاوت نسبت به پیشینیان را ناگزیر می کند. رسیدن به پایان زندگی شخصی و دانستن اینکه شخص واقعاً سفری را طی نکرده است وحشتناک تر از هر وحشتی است که باید در راه با آن روبرو شوید.

احساس کردن این پیوند با نظام بزرگتر اشیا ، پیوندی از طریق رابطه ، از طریق تعامل معنادار اجتماعی ، از راه حیرت و وحشت از نیروهای طبیعت ، از طریق کارکردن روی رویاها و گفتگو با روان متلاشی شده، تجربه این پارادوکس است که با انجام فروتنانه وظیفه "خودمان بودن" ، ما بیش از خودمان خواهیم بود. سپس ، در زمانی که به نظر می رسد خدایان از بین رفته اند ، ممکن است ما آنها را برای لحظه ای اجمالی ببینیم. 


----------------------------------------------------------

 

4. مرداب های روح : زندگی تازه در جاهای ملال انگیز (1996)



همه ما قطعا لحظاتي از خوشبختي را تجربه مـيكنيم; امـا ايـن لحـظات زودگذرند و نميتوان اميد داشت كه ايـن لحـظات كـوتاه، دائـمي و طـولانی شوند. در عــوض روانشــناسي يــونگ و بســياري از اديــان غـني دنـيا و اسطوره هايي كه مكتب يونگ بصيرتهاي خـود را از آنـها مـيگيرد, تأكـيد مــيكنند مــردابهــاي روحـي كـه هـمان بـيابانهای رنـج هسـتند, انگـيزه و زمينة دستيابي به معنا را فراهـم مـيكنند. در ايـن ارتـباط  2500 سـال پـيش اسكليس اظهار داشت كه خدایان، فرماني بي چون و چرا مقدر كرده اند كه بنا بر آن فقط از طريق رنج به خرد دست می يابيم.

در تجزیه و تحلیل نهایی، ما مشکلات خود را حل نمی کنیم ، زیرا زندگی، یک مسئله برای حل کردن نیست بلکه یک تجربه برای زیستن است. کافی است که رنج بکشیم و به معنای عمیق تر و عمیق تری برسیم. چنین معنایی ما را غنی میکند. ما نمی توانیم از مرداب های روح اجتناب کنیم ، اما ممکن است برای آنچه آنها می توانند برای  ما به ارمغان بیاورند، ارزش قائل شویم. یونگ اظهار داشت علت روان رنجوری را نه در گذشته که در زمان حال جستجو می کند و می پرسد وظیفه گریز ناپذیری که بیمار در انجام آن موفق نمی شود چیست.

این وظیفه پذیرش مسئولیت زندگی درونی و بیرونی خود، کمی برخورد صادقانه با سایه خود و اندکی سفر عمیق‌تر به جاهایی است که نمی‌خواهیم به آن جا سرک بکشیم. با این حال تمام این احوال مردابی دارای یک هدف روحی هستند. وظیفه ما این است که آنها را زندگی کنیم، سرکوب شان نکرده و آنها را به دیگران فرافکنی نکنیم. اگر با آنچه که در درون ماست مواجه نشویم آن را به صورت رفتاری ناهنجار حمل می کنیم.  این کتاب با عنوان"مرداب روح" توسط بنیاد فرهنگ زندگی به فارسی برگردانده شده است.

 

----------------------------------------------------------

 

5. پروژه باغ عدن: در جستجوی غیر جادوگر (1998)

 

ما باید اذعان کنیم که ماهیت تمام روابطمان از روابط اولیه ما ناشی میشود. ما این روابط را درونی میکنیم و به صورت یک رابطه ناخودآگاه و پدیدارشناسانه با خودمان تجربه میکنیم. از دل این رابطه، عمق، فحوا و دستور کار بقیه روابطمان به وجود میاید.

بنابراین ما ناگزیر ریشه های حس سلف خود را بررسی میکنیم و به تبع آن نوع تعامل ما با خودمان، دیگران و سرانجام آن دیگری متعالی (خدا) اگر یک باور واحد وجود داشته باشد که این کتاب را در بر بگیرد، آن باور این است که کیفیت کلیه روابط ما یک کارکرد مستقیم از رابطه ما با خودمان است. از آنجا که بسیاری از روابط ما با خودمان در سطح ناخودآگاه عمل می کند ، بیشتر هیجان و پویایی روابط ما با دیگران و خدا بیانگر روانشناسی شخصی خود ما است. بهترین کاری که ما می توانیم برای روابط خود با دیگران و خدا انجام دهیم ، این است که رابطه خود را با خودمان آگاهانه تر کنیم.  این یک فعالیت خودپرستانه نیست.

در حقیقت ، این دوست داشتنی ترین کاری خواهد بود که می توانیم برای دیگری انجام دهیم. بزرگترین هدیه به دیگران بهترین ورژن خود ما هست. بنابراین ، به طور متناقض ، اگر بخواهیم به رابطه خدمت کنیم، موظفیم سفر فردی خود را تأیید کنیم. این کتاب با عنوان"بهشت رابطه" توسط بنیاد فرهنگ زندگی به فارسی برگردانده شده است.

 

 

----------------------------------------------------------

 

6. تخیل کهن الگویی (2000)


 
"آنچه ما می خواهیم بدانیم ، و بخش اعظم آرزو ، ناشناخته است و فراتر از درک ماست." با این سخنان ، جیمز هالیس خوانندگان را به این سمت سوق می دهد که در ماهیت نیاز انسان به معنا در زندگی و ارتباط با دنیایی که به اندازه دنیای خودمان محدود کننده نیست مداقه کنند. در کتاب تخیل آرکیتایپی، هالیس، یک تجلیل شورانگیز یونگی از تخیل آرکیتایپی ارائه میدهد. او استدلال می کند که بدون توانایی ذهن انسان در شکل دادن و ساختن تصاویر آکنده از انرژی که ما را به دنیاهایی فراتر از ظرفیت های عقلانی و عاطفی ما پیوند می دهد ، ما نه فرهنگ خواهیم داشت نه معنویت. هالیس با تکیه بر کار شاعران و فیلسوفان ، اهمیت تجربه عمقِی ، معنا و ارتباط با دنیای "دیگر" را نشان می دهد. درست همانطور که انسان، غریزه ی بقای بیولوژیکی و تعامل اجتماعی دارد ، غریزه ی ارتباط معنوی نیز دارد.

 
درست همانطور که نیازهای جسمی و اجتماعی ما به دنبال ارضا شدن است ، غریزه های معنوی انسان نیز در تصاویری بیان می شود که ما میسازیم تا یک واکنش عاطفی یا معنوی را برانگیزانیم، برای مثال در رویاها ، اسطوره ها و سنت های دینی مان. هالیس با تکیه بر کتاب مرثیه های دوئینو اثر راینر ماریا ریلکه شاعر اتریشی به شرح تخیل کهن الگویی در اشکال ادبی میپردازد. وی برای تأکید بر اهمیت تجسم تجربه عمقی ، تعدادی از نقاشی های نانسی ویت ( Nancy Witt ) را نیز بررسی می کند. با قدرت تخیل کهن الگویی موجود در دسترس همه ما ، از ما دعوت شده است که شجاعت خود را فرا بخوانیم تا جهان را از نو به دست بگیریم ، از هویت ها ی منسوخ شده و قوای دفاعی تاریخ مصرف گذشته دست بکشیم ، و خطر خیالبافی مجدد متهورانه امکانات بزرگتر جهان و سلف را بر خود هموار کنیم. 
 
 

 

----------------------------------------------------------



7. خلق یک زندگی : یافتن مسیر شخصی خود (2000)

 

اگر طبق قانون "حقیقت در تبلیغات" ، پزشكان ملزم به گفتن واقعیت کار خود بودند، هیچ کس به روان درمانگر مراجعه نمیکرد. درمانگر موظف است، در عوض، حداقل سه چیز را به مراجعانش بگوید:
اول ، شما باید برای بقیه عمر خود با این مسئله اساسی سر و کار داشته باشید و در بهترین حالت موفق خواهید شد در تعداد معدودی از کشمکش ها در جنگ طولانی غیرمتمدنانه با خودتان پیروز شوید. دهه ها پس از این شما در این جبهه های آشنا خواهید جنگید ، هرچند ممکن است زمین آنقدر تغییر کرده باشد که شاید در تشخیص "همان همیشگی" مشکل داشته باشید.

دوم ، شما مجبور خواهید بود تمام قوایی را که برای دفاع در برابر زخم خود چیده اید برچینید. در این زمان، این قوای دفاعی شماست ، نه زخم شما ، که باعث ایجاد مشکل میشود و سفر شما را متوقف می کند. اما از بین بردن این استحکامات دفاعی شما را ملزم می کند که دوباره تمام درد آن زخم را احساس کنید.

و سوم ، از درد و رنج و عذاب رنج خواهید برد و از رنجهای بعدی معافیت نخواهید گرفت. در حقیقت ، افشای واقعی و اصیل به این معناست که درمانگر می بایست حقه نخ نمای "مراقبت های آموخته" را به عنوان یک فریبکاری فاش کند و فروتنانه درمان یا تجزیه و تحلیل عمقی طولانی مدتی را پیشنهاد کند.

هالیس معتقد است این پیشنهاد کاملا درست است. تراپی، شما را درمان نمیکند، مشکلات شما را از بین نمیبرد و زندگی شما را بهتر نمیکند! صرفا، زندگی شما را جالب تر می کند. شما با معماهای بغرنجی مواجه خواهید شد که درون خودتان و روابط تان پنهان است. این پیشنهاد برای بسیاری، اضراب آور است ولی در واقع یک موهبت بزرگ و یک کمک شگفت انگیز است. لحظه ای به آن فکرکنید: ممکن است زندگی شما برای شما جالب تر شود!
آن موهبت، آگاهی است و این بهترین چیز ممکن است!



----------------------------------------------------------

 

8. درباره سفری که آن را زندگی مینامیم : زیستن پرسش ها (2003)




یک راه برای دیدن این سفر ، مشاهده این نکته است که روح، دو پرسش بزرگ پیش روی ما میگذارد: یکی برای نیمه اول زندگی و دیگری برای نیمه دوم. پرسش نیمه اول زندگی در اصل این است: "جهان از من چه میخواهد؟"

یعنی من برای پاسخگویی به انتظارات مادر و پدر چه باید بکنم؛ و بعداً ، چگونه می توانم مطالبات مدرسه ، کار و روابط را برآورده کنم؟ برای پاسخ دادن به این مطالبات ما نیازمند داشتن و توسعه یک ایگوی قدرتمند و یک حس درست و کاربردی از "سلف" هستیم. ما نمی توانیم سلف را بشناسیم. سلف استعاره ای از انرژی های  نظم دهنده و هدفمند روح است که یک زندگی و هدف غایی  فراتر از خودآگاه دارد. ولی ما باید به چالش به دست آوردن یک هویت موقتی و انطباق پذیر در جهانی که تقدیر، ما را به درون آن پرتاب کرده است پاسخ دهیم. 

هرچند ، سوال نیمه دوم زندگی کاملاً متفاوت است: "حالا روح از من چه می خواهد؟" وقتی به یاد می آوریم که کلمه سایکی (Psyche)، در زبان یونانی به معنای "روح" است ، می فهمیم که از یک دستورالعمل بیولوژیکی و اجتماعی در نیمه اول زندگی به یک دستور کار روحی و معنوی در نیمه دوم زندگی تغییر آهنگ داده ایم. 

هر یک از این سؤالات برای رشد شخصیت ضروری است. ابتدا رشد ایگو و مشاركت اجتماعي صورت مي گيرد ، سپس تغییر مکان ایگو در یک زمينه بزرگ تر رخ میدهد، یک تجديد نظر توسط و در پاسخ به آنچه که فراتر و متعالی تر از ظرفيت محدود ایگو است. کسی که به دوران میانسالی رسیده و هنوز  یک ایگوی سالم را ایجاد نکرده و در زندگی روزمره اش محتاج به دیگران است، کار ناتمام زیادی دارد. اما کسی که به ارزشها و معبودهای نیمه اول - جوانی ، جاه و مقام، تایید طلبی مداوم از طرف دیگران - چسبیده است ، در یک الگوی واپس گرایانه و ازخودبیگانه کننده ای محبوس می شودکه طی آن مدام به هتک حرمت روح خود و فراخوان های او مشغول است. بنابراین ، نه تنها ما پرسش داریم ، بلکه زندگی برای ما پرسش هایی دارد.

این کتاب با عنوان "سفر زندگی" توسط بنیاد فرهنگ زندگی به فارسی برگردانده شده است.

 

 

----------------------------------------------------------

 

9. درونمایه های اسطوره ای: تجسمات جهان نامرئی (2004)


 


کتاب درون مایه های اسطوره ای Mythologems)) جیمز هالیس، کاوش او در مورد اهمیت اسطوره شناسی که در سال 1995 و با کتاب "ردیابی خدایان" آغاز شده بود را ادامه میدهد.  اسطوره ، برای هالیس ، "شاید مهمترین سازه روانی و فرهنگی زمان ما باشد." "میتولوژم"(mythologem)  واژه ای ست که ممکن است برای یونگین ها شناخته شده و آشنا باشد ولی شما آن را در فرهنگ لغت هایی مثل آکسفورد نمی یابید.

هالیس "میتولوژم" را به عنوان یک عنصر بنیادین، یا یک طرح،نقش یا درون مایه هر اسطوره تعریف میکند. درون مایه های عروج و هبوط، "میتولوژم" هستند.  جستجوی قهرمان، تجسم دو میتولوژم است: قهرمان و جست و جو ، هر کدام دارای یک تبار قابل تشخیص و جدا از هم هستند و با این وجود به طور هم افزایی یکدیگر را توسعه میدهند. " بنابراین، مییتولوژم ها، نقش ها، طرح ها یا درون مایه های خاصی هستند که در اسطوره شناسی یافت میشوند.

ما در "دنیای نامرئی" محتوای کشمکش درونی خود و آسیب شناسی روانی خود را می یابیم. آسیب شناسی روانی توسط هالیس به عنوان "بیان رنج روح" تعریف شده است. مطمئناً این توصیف بخشی از زیبایی و جذابیت رویکرد یونگی به کار درونی است: این تعریف، از یک توصیف صرفاً بالینی و تقلیلگرایانه روانشناسی فاصله میگیرد و کیفیت های روحی، معنوی و اسرار آمیز را به توصیف پیچیدگی روان باز می گرداند.

این رویکرد به روانشناسی فرار از علم یا رد مدرنیته نیست بلکه تداوم و استمرار سفر باستانی بشر به سمت تمامیت است. هالیس می نویسد: "نقشه برداری از زمینه روانی شخص ، پرداختن به شناختن اسطوره نگاری است، شرح دادن دستنوشته‌ های متنوعی است که هر قطعه از کل، تجسم آن است ... اشکال چندگانه کودک ، پدر ، مادر ، و همچنین روابط ما با آنها ، در برنامه ها و خیالات زندگی روزمره ما بروز می یابند. هالیس در این کتاب، :کهن الگوهای کودک، پدر، مادر، سفر قهرمان، تصویر خدا و مظاهر گوناگون آنها را بررسی میکند. به نظر می رسد جامعه معاصر آمریكا جهان نامرئی را رها كرده است و به قول هالیس، به یک جامعه "سترون" تبدیل شده است. این جامعه ای است که ممکن است نسبت به گوناگونی ، تنوع و پیچیدگی جهان نامرئی خصمانه به نظر برسد.

با این وجود ، هالیس اظهار می دارد که با بررسی اسطوره و درون مایه های متفاوت آن است که رمز و راز و عمق ذهن ناخودآگاه آشکار میشود. هالیس می نویسد: "بایگانی قبیله ما آنقدر از بین نرفته است که ما زمانی را که که آنها مستقیماً به خدایان وصل بوده اند را به یاد نیاوریم." مسئولیت روانشناسی ما، ناگزیر، بر عهده هر یک از ما است ، اما کتاب هالیس - که با هوش و دلسوزی نوشته شده است - می تواند کمک کند تا سفر درونی به مراتب قابل دسترس تر شود.



----------------------------------------------------------

10. یافتن معنا در نیمه دوم زندگی (2006) 


 

زندگی شما این سؤالات را برای شما مطرح می کند:
چه چیزی شما را در سفر خود ، به این مکان در سفرتان و این لحظه از زندگی تان رسانده است؟چه خدایانی ، چه نیروهایی ، چه خانواده ای ، چه محیط اجتماعی ای، واقعیت شما را بیان کرده، یا حمایت کرده، یا چه بسا آن را محدود کرده ؟
زندگی چه کسی را زیسته اید؟
چرا ، حتی وقتی اوضاع خوب پیش می رود ، احساس خوبی نداریم؟
چرا اینقدر ناامیدی ، خیانت و برآورده نشدن انتظارات  شایع است؟
چرا اعتقاد دارید که باید چیزهای زیادی را از خودتان و دیگران پنهان کنید؟
چرا به نظر می رسد زندگی، فیلمنامه ای است که در جای دیگری نوشته شده است ، بدون آنکه کوچکترین مشورتی با شما شده باشد؟
چرا به سراغ این کتاب آمده اید ، یا چرا این کتاب، حالا، به سراغ شما آمده است؟ 
چرا ایده روح شما، شما را آشفته میکند و به عنوان یک همراه گم شده در گذشته ای دور با آن احساس نزدیکی میکنید؟ 
آیا زندگی ای که آن را زیست میکنید در مقایسه با آرزوی روح شما بسیار کوچک وحقیر است؟
چرا اکنون زمان آن است که به فراخوان روح و دعوت به زندگی دوم و بزرگتر پاسخ دهید؟
این کتاب با عنوان "یافتن معنا در نیمه دوم عمر" توسط بنیاد فرهنگ زندگی به فارسی برگردانده شده است.

 

----------------------------------------------------------

 

11. چرا آدمهای خوب کارهای بد میکنند : شناختن وجوه تاریک خود (2007)


 

کار با سایه صرفا کار با شر نیست. در واقع این یک تلاش برای دستیابی به تمامیت بیشتر است. ما هرگز شفا را تجربه نخواهیم کرد مگر با عشق ورزیدن به بخش های غیر دوست داشتنی خود ، زیرا آنها نیز عشق ما را طلب میکنند.  چگونه است که افراد خوب کارهای بد انجام می دهند؟ چرا داستان شخصی و تاریخ اجتماعی ما اینقدر خونین ، اینقدر تکراری و اینقدر آسیب رسان برای خود و دیگران است؟
 
چگونه می توانیم تفاوت بین کسی که فکر می کنیم هستیم- یا چیزی که به دنیای بیرون نشان می دهیم- در برابر رفتارهای روزمره خود را توضیح دهیم ؟ چرا مردم عادی به اعتیاد و اجبار اعم از الکل ، مواد مخدر ، مواد غذایی ، خرید ، خیانت یا اینترنت سوق داده می شوند؟ چرا روابط بین فردی اینقدر پر از نزاع می شود؟  
 
با کاوش در تعریف یونگ از سایه - قسمتهای ناخودآگاه خودمان که متناقض با تصویری از خودمان هستند که میخواهیم به جهان نشان دهیم- کتاب "چرا آدمهای خوب کارهای بد میکنند" شما را راهنمایی میکند تا متوجه شوید بسیاری از رفتارهای به ظاهر غیر قابل توضیح ما در واقع مظاهر گوناگون سایه  هستند. علاوه بر سایه های شخصی ، هالیس تصویر بزرگتر سایه در فرهنگ ما را بررسی می کند - از دین سازمان یافته گرفته تا رنج ها و بی عدالتی هایی که در دنیای مدرن ما وجود دارد. هالیس پیشنهاد می کند که پذیرش و بررسی سایه به عنوان بخشی از خود شخص ، اولین قدم به سوی تمامیت است. هالیس با آشکار ساختن یک روش جدید برای درک وجوه تاریک تر خود ، خردی پیشنهاد میکند که به شما کمک می کند تا یک مدیریت آگاهانه تر از زندگی خود و سطح جدیدی از آگاهی را نسبت به اقدامات و انتخاب های روزانه خود به دست بیاورید.
 


----------------------------------------------------------

 
 

12. چه چیز از بیشترین اهمیت برخوردار است : زیستن یک زندگی حساب شده تر (2009)


 

ما چرا اینجاییم؟ معنای هستی چیست؟ واقعاً چه چیز از بیشترین اهمیت برخوردار است؟ برای شروع پاسخ به این سؤالات ، باید به جستجوی ایده آل ها ، ارزش ها و باورهای درونی خود بپردازیم. کتاب "چه چیز از بیشترین اهمیت برخوردار است" به خوانندگان کمک می کند تا حوادثی را که در درونشان رخ می دهد ، درک کنند (حتی از آن شگفت زده شوند) ، حتی اگر دنیای خارجی کشمکش های بی وقفه ای را ایجاد کند.

هالیس با نگاهی تازه به مفهوم خوشبختی ، از لحنی گرم و همه فهم برای ترغیب خوانندگان به یادگیری تحمل ابهام ، درآغوش گرفتن رشد به جای امنیت ، احترام به قدرت اروس ، دست‌ و پنجه‌ نرم‌ كردن‌ با بحرانهای معنوی و تأیید سایه مرگ و میر استفاده می کند. این کتاب با ارائه یک خرد الهام بخش و تأملات شخصی برای بررسی عمیق ترین نگرانی های ما ، چیزی فراتر از کتابهای کلیشه ای خودیاری است. به جای آن ، هالیس خوانندگان را راهنمایی می کند تا جان کلام را کشف کنند و کشف کنند که زیستن یک زندگی تمام و کمال و پرمعنا به عنوان شهروندانی کاملاً متعهد به چه معناست.

این کتاب  با عنوان "موضوع اصلی چیست" توسط بنیاد فرهنگ زندگی به فارسی برگردانده شده است. 
 
 
 
 

----------------------------------------------------------



13. درون جنگل تاریک : یافتن معنا در نیمه دوم زندگی (کتاب صوتی) (2009)


 

آیا تاکنون به شغل ، روابط و یا نقش خود در زندگی نگاه کرده اید و از خود پرسیده اید: " آیا من واقعاً به همین دلیل اینجا هستم؟" اگر چنین باشد ، شما برای "بحران میانسالی" خود آماده هستید - زمانی اساسی که شما فرصتی برای تبدیل شدن به فردی که روح شما در پی آن است دارید. 

جیمز هالیس توضیح می دهد: "وقتی توهمات جوانی ما فروبپاشد، ما به نقطه عطفی می رسیم که دانته آن را" جنگل تاریک "نامیده است." در "درون جنگل تاریک"، این نویسنده و تحلیلگر یونگی گامهایی را که همه ما باید در رسیدن به بلوغ واقعی ، معنا و کامیابی برداریم آشکار میکند.

 چگونه می دانید به "نیمه دوم" زندگی رسیده اید؟ به گفته هالیس ، اولین علامت زمانی احساس می شود که از جایی که امروز در آن هستید احساس نارضایتی می کنید - و از درون می توانید ندای زندگی هدفمند تری را بشنوید. این نشانگر برخورد بین "خود دروغین" شما که برساخته انتظارات دیگران است و "خود واقعی" غریزی شما است. 

هالیس با تکیه بر تجربیات خود با صدها مراجع ، یک نقشه اساسی برای گذر از چالش های جهانی زندگی میانسالی ، مانند ایجاد روابط واقعی ، پرورش یک معنویت بالغ ، و رها کردن عقاید قدیمی که دیگر به شما کمکی نمیکند، فراهم می کند.

جیمز هالیس می گوید: "نیمه دوم زندگی درباره یافتن پاسخ های آسان نیست." "بلکه درباره کاوش صادقانه سؤالاتی است که غنا و ارزش را به زندگی شما می بخشد." با "جنگل تاریک" ، این اندیشمند بزرگ بینشهایی در مورد نحوه حرکت در آشفته ترین معابر زندگی را به اشتراک می گذارد و این که چگونه از دل این تاریکی ها عاقل تر ، قوی تر و با همسویی بیشتر با هدفروحتان بیرون آیید. 

این کتاب با عنوان "شکستن تقدیر" توسط بنیاد فرهنگ زندگی به فارسی برگردانده شده است. 
 
 
 
 

----------------------------------------------------------

 

14. شبح ها: شکستن طلسم ارواحی که زندگی ما را میگردانند (2013)


زندگی از ما چه میخواهد؟ و چگونه می توانیم به این فراخوان ها پاسخ دهیم؟
آیا ما فقط برای زاد و ولد اینجا هستیم؟
آیا هیچ کدام از ما واقعاً اعتقاد داریم که ما اینجا هستیم تا پول بدست آوریم و بعد بمیریم؟
آیا زندگی اهمیت دارد و اگر چنین است ، چگونه و به چه شکلی؟
چه خرد راهنمایی، ریسمان زندگی ما را میبافد؟
چه شبح هایی از جهان نامرئی روایت های متعدد زندگی روزمره را زنده می کند ، زنده می کند و آنها را راهنمایی می کند؟
چه شبح هایی از جهان نامرئی به روایت های متعدد زندگی روزمره جان میدهند ، و آنها را هدایت می کنند؟

در این کتاب، جیمز هالیس بررس میکند که چگونه ما با حضور اشکال نامرئی، ارواح ، تأثیرات اجداد و والدین ، صداهای درونی ، رویاها ، تکانه ها ، داستان های ناگفته ، عقده ها، همزمانی ها و رمز و رازهایی که درون ما و تاریخ ما حرکت میکنند کنترل میشویم. او بر بررسی تأثیرگذاری گذشته بر زندگی فعلیِ آگاهانه تاکید میکند و معتقد است درگیری با رمز و راز همان چیزی است که زندگی از هر یک از ما می خواهد. از دل چنین تعاملاتی ممکن است یک زندگی عمیق تر ، متفکرانه تر و حساب شده تر به وجود آید. 


 
 
 

----------------------------------------------------------

 
 

15. زیستن یک زندگی بررسی شده : خردی برای نیمه دوم سفر (2018)



"بزرگ شدن" را چگونه تعریف می کنید؟ آیا این بدان معناست که شما به معیارهای فرهنگی خاصی رسیده اید - درآمد ثابت ، پرداخت مالیات ، ازدواج و فرزندان؟ یا آیا این به معنای کنار گذاشتن انتظارات دیگران و رشد کردن و تبدیل شدن به شخصیتی است که شما قرار بود باشید؟ اگر خود را در یک حرفه ، مکان ، رابطه یا بحران پیدا می کنید که هرگز پیش بینی نکرده اید یا با اعتقاداتتان درباره اینکه چه کسی هستید ، مغایرت دارد ، به این معنی است که روح شما از شما می خواهد تا در مسیر رفته ی خود تجدید نظر کنید.
 
جیمز هالیس در کتاب زیستن یک زندگی بررسی شده، یک راهنمای اساسی  برای تمام کسانی که در یک بزنگاه در زندگیشان قرار دارند ارائه میدهد.  اینجا این نویسنده تحسین شده شما را در 21 حوزه خودپرسشگری و رشد راهنمایی می کند ، و شما را به چالش می کشد تا :
 
* اقتدار شخصی خود را بازیابید- چطور زندگی بر اساس انتطارات دیگران را متوقف کنید.
* معنا را به جای شادی برگزینید – چرا جستجوی حقیقت به جای پرداختن به سرگرمی ها تخدیر کننده در نهایت به کامیابی می انجامد.
* ارواح گذشته که شما را به بند کشیده اند را دفع کنید – چگونه صداهایی که شما را تسخیر کرده اند میتوانند به رشد شما منجر شوند.
* به بخش های دوست نداشتنی وجودتان عشق بورزید- بازیابی نیروی راهنمای پنهان شده در سایه ی شما.
* یک معنویت بالغ بسازید- پنج عنصر اساسی ادغام معنا و رمز و راز در زندگی شما.
* مجوز خود واقعی بودنتان را به دست آورید-  چالش حضور تمام و کمال داشتن برای زندگی تان.
 
 دکتر هالیس با فصاحت و بصیرت معروف خود "زیستن یک زندگی بررسی شده" را ارائه می دهد تا شما را به سمت زندگی با اقتدار ، صداقت و کامیابی شخصی رهنمون کند. دکتر هالیس می نویسد: "من امیدوارم که این کتاب ابزاری باشد برای احیای احترام شما برای آنچه که عمیقاً درون شما زیست میکند. شما از ناامیدی و رنج خلاص نخواهید شد. اما می توانید عمق و وقار یک سفر اصیل را درک کنید، و از اینکه یک بازیگر(کنشگر) واقعی در زمان خود در این سیاره چرخان باشید اطمینان حاصل کنید. به علاوه، زندگی شما جالب تر خواهد شد و شما را در مقایسه با گذشته عمیق تر خواهد کرد. 
 
این کتاب با عنوان"۲۱ کار مهم بعد از سی سالگی" توسط بنیاد فرهنگ زندگی به فارسی برگردانده شده است.

 

 

----------------------------------------------------------

 

16. زندگی بین جهان ها : یافتن قدرت شخصی در دوران در حال تغییر (2020)

 

ما چگونه به این بزنگاه تاریخی رسیده ایم؟ و آیا میتوانیم از آن گذر کنیم؟ جیمز هالیس میگوید: "همه ما تصور می کردیم که یادگیری ، عقلانیت و نیات خوب برای رساندن ما به سرزمین موعود کافی ست. " اما آنها نتوانستند و نمیتوانند. با این حال ، آنچه که ما نیز به اندازه کافی نمی شناسیم این است که انسان، جانوری ست که برای بقا مجهز است. با گذشت زمان ، همانطور که مسائل حل ناشدنی زندگی را دیدیم، به اندازه کافی بزرگ می شویم تا هر آنچه هستی ما را تهدید میکند در خود حل کنیم. 
 
خوانندگان دکتر هالیس او را به عنوان یک متفکر تیزبین می شناسند که بینش و پختگی عمیقی برای سفر درونی به ارمغان می آورد. وی در زندگی بین جهان ها ، زاویه دید خود را گسترش می دهد تا رابطه بین مبارزات درونی ما و واقعیتهای سریعا در حال تغییر زندگی انسان مدرن را بررسی کند. شما یاد خواهید گرفت که از ابزارهای روانشناسی عمقی ، ادبیات کلاسیک ، فلسفه ، رویاها و اسطوره استفاده کنید تا به منابعی که از اجداد ما در تاریک ترین ساعات زندگیشان پشتیبانی می کردند ، دسترسی پیدا کنید. از طریق این مسیرهای اکتشاف درونی ، به "منبع شناخت" خود خواهید رسید - به سرچشمه قدرت عمیق فراتر از ظرفیت محدود ایگو ،که  همیشه در دسترس است تا شما را به سمت ضروریات روح تان راهنمایی کند. 
 
گرچه بسیاری از چالش های روزگار ما منحصر به دوران مدرن هستند ، مسیر روبروی ما چه شخصی و چه جمعی، همواره به ظرفیت بی اندازه ما برای خلاقیت ، خرد و ارتباط با واقعیتی بزرگتر از خودمان متکی خواهد بود. در اینجا هیچ پاسخ آسان یا اطمینان خاطر ساده انگارانه ای پیدا نخواهید کرد. با این حال ، در صفحات "زندگی بین جهان ها" ، با دلایلی برای امید داشتن و امیدوار بودن روبرو می شوید. هالیس می آموزد: "ما می توانیم چیزی را پیدا کنیم که ما را پشتیبانی کند وقتی هیچ چیز ما را حمایت و پشتیبانی نمیکند." "با تحمل اتفاقات غیرقابل تحمل ، ما به بیابان می رویم تا به یک واحه ی روحبخش برسیم که نمی دانستیم آنجا وجود دارد."
 
 




نظرات 
    برای ثبت نظر باید عضو باشید. اینجا ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد سامانه شوید.