یی چینگ (23) : شش خطی - شماره 14
چکیده
نوشته : ش.پ
تا یو - مالکیت در نسبت بسیار بزرگ
بالا لی : چسبنده، آتش
پائین کنش : آفرینندگی، آسمان
آتش در آسمان بالای سر، در دوردست میدرخشد، و همه چیزها در نور پدیدار شده و آشکار گشتیدهاند.
پنجمبن خط که ضعیف است در مکان افتخار قرار گرفته و تمامی خطهای قوی در سازگاری با آن هستند. همه چیز به سوی انسانی میرود که در مقام بالا فروتن است و مهربان.
داوری
مالکیت در نسبت بسیار بزرگ
موفقیت اعلا
دو سه خطی بالا در کنار یکدیگر نشان میدهند که توانمندی و روشنایی یگانه گشتهاند. مالکیت در نسبت بسیار بزرگ به وسیله سرنوشت و در سازگاری با زمان مشخص میشود. چگونه امکان دارد که خط ضعیف آن توان را داشته باشد که خطی قوی را نگه داشته و مالک آنها شود؟ این میشود با تکیه بر فضیلت فروتنی بدون خودخواهی. زمان مساعد است- یک زمانی که قدرت در درون است، و روشنایی و فرهنگ در بیرون. قدرت خود را در یک حالت زیبا و طریقی مهار شده متجلی میکند. این به همراه خود موفقیت اعلا و ثروت به همراه میآورد (یک)
(یک) میتوان فرض کرد که شش خطی شماره هشت به هم تکیه داشتن، اتحاد، مساعدتر از ششخطی مالکیت در نسبت بسیار بزرگ است، چرا که در شماره هشت یک خط قوی در مقام رهبری پنج خط ضعیف قرار گرفته. اما داوری همانند «موفقیت اعلا» بسیار مساعدتر است. دلیل این امر اینکه در شش خطی شماره هشت یک رهبر قوی به وسیله مردمانی که تابع و ساده هستند احاطه شده، در حالی که در اینجا کسانی که دور این رهبر متعادل را گرفتهاند یارانی قوی و شخصیتهایی توانا هستند.
انگاره
آتش در آسمان بالای سر:
انگاره مالکیت در نسبت بسیار بزرگ.
از این قرار انسان برتر شر را خمانده و به سوی خیر میرود،
و بدین ترتیب پیرو اراده خیر آسمان میشود.
خورشیدی که در آسمان بالا آمده، و نور خود را بر همه چیز در روی زمین تابانده انگاره مالکیت در نسبت بسیار بزرگ است. اما چنین مالکیتی باید به صورت درست اداره بشود. خورشید بد و خوب را با هم در معرض نور روز قرار میدهد. انسان باید با شر جنگیده و آن را بخماند، و باید در جهت رشد خیر بکوشد. تنها در چنین حالتیست که به طریق دائو میرود، که خواهنده خیر است.
خطها
نه در خط آغازین یعنی:
نداشتن ارتباط با هرچه آزاردهنده است؛
هیچ سرزنشی در اینجا وجود ندارد.
اگر شخص نسبت به مشکلات آگاهی داشته باشد،
در موقعیتی قرار میگیرد که هیچ سرزنشی بر او وارد نیست.
مالکیت بزرگ در اینجا در آغاز است و هنوز کشمکشی رخ نداده است، از این رو هیچ موقعیتی برای اشتباه کردن وجود ندارد. اما بر مشکلات زیادی باید غالب آمد. تنها با هشیار باقی ماندن نسبت به مشکلات است که شخص در درون خود آزاد از تکبر و واسراف باقی مانده، و از این قرار بر تمامی اصولی که منجر به سرزنش شدن او میشود غلبه میکند.
نه در خط دوم یعنی:
یک گاری بزرگ برای بارکشی.
شخص ممکن است انجام کاری را متعهد شود.
سرزنشی نیست.
مالکیت بزرگ نه تنها به معنای کمیت کالائیست که شخص در اختیار دارد، بلکه پیش از هر چیز به تحرک و سودمندی این کالاها مربوط میشود، چرا که بعد آنها میتوانند وقف انجام کار شده و ما از درگیری و اشتباه کردن برکنار بدارند. گاری بزرگ که میتواند بار سنگینی را حمل کرده و ما را به سفر دور و دراز ببرد به معنی آن است که کمکدهندگان توانایی دور و بر ما هستند که حمایت خود را در اختیارمان میگذارند و کاملاً از عهده کارها برمیآیند. شخص میتواند بار زیادی از مسئولیت را بردوش این نوع افراد بگذارد، و این ضرورتاً قبول مسئولیت مهمیست.
نه در خط سوم یعنی:
شاهزادهای آن را به پسر آسمان پیشکش میکند.
انسان خردهپا نمیتواند این کار را انجام دهد.
یک مرد سخاوتمند و آزادیخواه نباید دچار این اندیشه شود که هرچه دارد اموال انحصاری اوست، بلکه بایستی اموال خود را در اختیار فرمانروا یا مردم در نسبت بسیار زیاد بگذارد. او با انجام این کار بهترین رفتار را درباره اموالش انجام میدهد، چرا که اموال خصوص هرگز پایدار نمیماند. یک مرد خرده پا توان انجام چنین کاری را ندارد. او به واسطه زیادی اموال صدمه خواهد خورد؛ زیرا به جای آنکه آنها وقف کند برای خود نگاهشان خواهد داشت.
نه در خط چهارم یعنی:
او میان خودش و همسایه
تفاوت میگذارد.
سرزنشی نیست.
این موقعیت مردی را که در میان همسایگان مقتدر و پولدار قرار یافته ویژگی میبخشد. این موقعیت خطرناکیست. او نه به راست باید نگاه کند و نه به چپ، و باید از حسادت و وسوسه رقابت با دیگران دوری کند. او به این ترتیب اشتباهی نخواهد کرد. (ترجمه دیگری از این جمله به این صورت ممکن است: او به ثروت خود تکیه نمیکند.) سرزنشی نیست. این بدین معناست که فرد از اشتباه خود را بری نگه میدارد با این احساس که همانقدر که مالک است مالک چیزی نیست).
شش در خط پنجم یعنی:
آن کسی که صداقتشاش قابل درک است، و باز متانت خود را حفظ میکند،
دارای اقبال خوش است.
موقعیت بسیار مطلوب است. مردم را نه با زور، بلکه با صمیمیت بیتکلف میتوان جلب کرد؛ به این ترتیب است که آنها در صمیمیت و صداقت به ما وابسته میشوند. اما به هرحال خیرخواهی تنها، در زمان مالکیت در نسبت بزرگ کافی نیست. ممکن است گستاخی شایع شود. گستاخی را باید با متانت مهار کرد؛ آنگاه خوشاقبالی حتمیست.
نه در خط ششم یعنی:
آسمان او را تبرک کرده است.
خوشاقبالی
کاری نیست که نتواند انجام دهد.
شخص در فراوانی مالکیت و در اوج قدرت فروتن باقیمانده و افتخار را به خردمند وامیگذارد که دور از مسائل جهان قرار گرفته است. این بدین معناست که شخص خودش را در زیر نفوذ خیری که از آسمان سرریز میشود قرار داده، و همه چیز به خوبی پیش میرود. کنفسیوس درباره این خط میگوید: دعا کردن یعنی یاری رساندن. آسمان به انسانی که وقف شده است یاری میرساند؛ مردم به انسان درستکار یاری میرسانند. آن کس که در راه درست گام برمیدارد، و در افکارش یار دیگران است، و مهمتر از همه ارزش را واژگونه میکند، به وسیله آسمان تبرک شده است.
با کلیک روی هر کدام از اعداد زیر می توانید توضیحات مربوط به آن شش خطی را مطالعه کنید :
08 | 07 | 06 | 05 | 04 | 03 | 02 | 01 |
16 |
15 | 14 | 13 | 12 | 11 | 10 | 09 |
24 | 23 | 22 | 21 | 20 | 19 | 18 | 17 |
32 | 31 | 30 | 29 | 28 | 27 | 26 | 25 |
40 | 39 | 38 | 37 | 36 | 35 | 34 | 33 |
48 | 47 | 46 | 45 | 44 | 43 | 42 | 41 |
56 | 55 | 54 | 53 | 52 | 51 | 50 | 49 |
64 | 63 | 62 | 61 | 60 | 59 | 58 | 57 |